
نگاهی کوتاه به زندگی نامه ی مرشد مرادی
استاد مرادی در همان دوران، فنون مرشدگری را زیرنظر مرشد گلی فراگرفت و در ۱۵ سالگی به یزد رفت.
فرهنگ زورخانه همچنان که بسیاری از زوایا و ویژگیهای آیین پهلوانی و آداب قلندری و عیاری و فتوت ایرانی را در پهنه تاریخیاش بازتاب میدهد، حاوی و حافظ بخش مهم دیگری از فرهنگ میرا و شفاهی این سرزمین نیز بوده است؛ بخشی که با عنوان «موسیقی زورخانه» مجموعهای از رپرتوار آوازی و نیز گنجینهای از ریتمهای قدیم ایران را در برگرفته است.
صدای مرشد مرادی، در چندین دهه، صدای مسلط بر سنت آوازی آیین زورخانه در ایران بود. با این حال کیفیت نازل ضبط های موجود از صدای او و مرگ ناگهانیاش در دهه هفتاد، فرصت آشنایی و مطالعه محققان و علاقهمندان به این بخش از فرهنگ شفاهی ایران را محدود کرد.
عبدالرحیم مرادی فرزند مرحوم مرشد مرادی در معرفی شخصیت مرشد مرادی به می گوید: مرحوم در سال ۱۳۱۰ به دنیا آمدند و در سال ۱۳۷۵ از دنیا رفتند. مرشد مرادی در خاطرات خود تعریف می کرد که یک روز در زورخانه ای در آباده نشسته بود و مدت زیادی پول نداشت که روغن در چراغ زورخانه بریزد و آن را روشن نگه دارد. دیوار زورخانه پنجره ای داشت که به قهوه خانه مجاور باز می شد و نور زورخانه را از قهوه خانه می گرفتند.و آن را روشن می کردند.
وی ادامه داد: مدتی بود که زورخانه کاملا خالی بود و هیچ کس درآن ورزش نمی کرد. مرشد سراغ یکی از ورزشکاران قدیمی شهر به نام حسین پینه دوز رفته و او را با اصرار راضی می کند که به زورخانه بیاید. او با نارضایتی آمد و از در زورخانه که وارد شد گفت مرشد تو که چراغ هم نداری! مرشد از او می خواهد«شما شروع کن من هم دو بیت شعر می خوانم صدای ضرب بلند می شود کم کم دیگران هم می آیند چراغ را هم خدا می رساند. خلاصه حسین شروح کرد به ورزش و مرشد هم فقط سایه بدن او را می دید و حرکاتش را تشخیص می داد و برایش ضرب می گرفت.
مرادی در ادامه خاطره اش افزود: بعد از لحظاتی، سه مرد عرب وارد زورخانه شدند و کنار مرشد در شاهنشین زورخانه نشستند. بعد از چند لحظه یکی از آنها گفت «مرشد!»، دیگری گفت: «پس چراغت کجاست؟»، تا آمد جواب بدهد سومی می گوید: «مشغول باش!» چند دقیقه ای نشستند بعد بلند شدند چیزی در دخل مرشد انداختند و رفتند… مرشد دخل را نگاه کرده و دید یک ۵ تومانی در دخل انداخته بودند. مرشد فریاد می زند: «حسین پینه دوز را صدا زدم و گفتم بیا بالا خدا رساند…» از آن روز به بعد دیگر نتوانست مشغول نباشد و لحظه ای از مرشدی غافل نشد و تا لحظه مرگ پدرم مشغول بود و ضرب از دست اش رها نمی شد و حتا در بستر مرگ نیز نواهای آواز زورخانه ای را مرور می کرد.
عبدالرحیم مرادی تنها پسر مرحوم مرشد مرادی درباره تاثیر موسیقی معنوی زورخانه ای و مرشدی بر زندگی مرحوم مرادی گفت: پدرم همیشه می گفت که مرشدی کردن را به او مقام داده اند و کار هر کس نیست. کسی که بالای سردر زورخانه می نشیند باید مجوز از خدا داشته باشد. من از همه عزیزانی که در جایگاه مرشدی می نشینند خواهش می کنم اول مجوز بگیرند و گرنه خیلی باید مراقب باشند. مرشد مرادی سرتاپای وجودش تقوا بود. پدر من هم به ورزشکاران خدمت می کرد و هم خودش را نوکر ائمه می دانست.
مرشد مرادی در وهله اول موسیقیدان بزرگی بود به این معنا که گنجینه ای از نواهای اصیل موسیقی ایرانی را در سینه داشت و بسیاری از موسیقیدانان بزرگ ما از جمله مرحوم مرتضی حنانه به این مورد اشاره کرده اند. وی پس از چند دهه خواندن و نواختن ضرب زورخانه ای به شکلی منحصر به فرد و متمایز، سال ۱۳۷۵ در یزد دیده از جهان فروبست.
روانش شاد و یادش گرامی
به پاسداشت هنر این مرد بزرگ و همه ی مرشدان بزرگوار این سرزمین، ۸قطعه ضرب و آواز زنده یاد مرشد مرادی را گذاشته ام كه ۷مورد آن مربوط به اجراهای پیش از انقلاب ایشان در رادیو و برنامه گلچین هفته می باشد اگر دوستانی این برنامه ها را دارند می توانند دریافت نكنند و مورد ۸ام مربوط به اجرای تقریبن كامل ضرب و آواز زورخانه است كه پیشتر در همین تارنگار گذاشته شده بود. تا جای ممكن تلاش كرده ام كیفیت قطعه ها را بهبود بخشم. امیدوارم از شنیدن اینها لذت ببرید. موسیقی و آوازی كه روح و شكوه ایرانی بودن و اصالت ایرانی را در آن می بینیم. گفتن این نكته ضروری است كه منظور این دست آوازها و كارهای مرشدان قدیمی است چرا كه متسفانه موسیقی و آواز زورخانه نیز در سالهای كنونی دچار پسرفت و دوری از اصالت و هویت شده است.
سلام بنده از شنیدن نو ای گرم مرشد مرادی روح و روانم به پرواز درآمد
یاد پدر مرحومم که از پیشکسوتان گود زورخانه بود و بعد از انقلاب با نوار مرشد در حیاط خانه ورزش باستانی میکرد رو در خاطرم آورد و اشگ حسرت اون ایام خوش در چشمانم حلقه زد
همیشه پهلوون صدایش میکردند و بسیار مردم دار و مهربان بود و نوای مرشد مرادی در منزل ما نوایی آشنا بود
خدا همشون رو غرق رحمت واسعه خودش قرار بده و سر خان کرم علی ع مرزوق باشند
امین