تماس با ما ×
اشعار زورخانه ای

وصف بی‌کران مرد اعصار، علی (ع)

شاعر در این ابیات، با تحیر و ستایش، از ناتوانی در وصف مقام والای حضرت علی (ع) سخن می‌گوید و ایشان را رویایی دست‌نیافتنی، عبد برگزیده و خدای علم و شمشیر می‌خواند.

شاهکار آفرینش

علی ای معنی انسان کامل
تویی فرمانروا در کشور دل

الا ای مرد اعصار و نمونه
چگونه وصف تو گفتن؟ چگونه؟

تویی رؤیای ناگردیده تعبیر
به حق عبد و، خدای علم و شمشیر

به غیر از تو به چشم اهل بینش
ندارد شاهکاری آفرینش

به فتوای سپهر لاجوردی
به نام نامی‌ات شد ختم، مردی

شناسای تو تنها داور توست
تو را این بس که زینب دختر توست

شبی در محفلی وصف علی (ع) بود
شنیدم عارفی مستانه فرمود

وگر مهر علی در سینه ات نیست
بسوزی گر هزاران پوست داری

دلم از گفته اش بیخود ز خود شد
بدان مستی که میبایست شد، شد

چنان گل در صف گلشن شکفتم
دلم چون غنچه ای بشکفت و گفتم

دل آتش کجا این زهره دارد
که پای خود در این میدان گذارد!

ز بیم نار کی در سینه لرزد؟
دلی با نام او گر عشق ورزد

اشتراک‌گذاری در ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اشتراک‌گذاری در ...
دکمه بازگشت به بالا